نیمی نانجی سیمارد 16 ساله بود که به خانواده اش گفته شد به همراه شصت هزار اوگاندایی دیگر ( با اصل و نسب جنوب آسیا) فقط 90 روز فرصت دارند تا این کشور را ترک کنند. در سال 1972، عیدی امین دیکتاتور اوگاندا طی حکمی اعلام کرد که این افراد خونخوار هستند و با این که اوگاندا خانه آن هاست، دیگر جایی در آن ندارند.
نیمی با سه خواهر و برادرش با هزاران نفر دیگر از طریق پروازهای انسان دوستانه ای که از سوی دولت کانادا فراهم شده بود، به مونترال آمدند. گلشن ،مادر آن ها، بعد از چند هفته و پدرشان، پیارلی، درست در نودمین روز ( آخرین مهلت اولتیماتوم) کشور را ترک کردند. این خانواده در خانه های موقتی در مرکز YMCA داون تاون ساکن شدند که در این خانه ها تمامی حمایت ها و کمک های اولیه صورت می گرفت.
خانواده نانجی هرگز رفتارهای بشردوستانه کانادا را فراموش نکردند و متعهد شدند هر زمان که موفق به یافتن کاری شدند، به نوعی این کمک ها را جبران کنند.
پیارلی خیلی زود بر روی پاهای خود ایستاد و به یک شرکت لوجیستیک در مونترال پیوست. او پس از 18 سال به تورنتو رفت و موفق شد یک شرکت بسته بندی بزرگ را راه اندازی نماید. آن ها بنیاد خانواده نانجی را راه اندازی کرده و میلیون ها دلار به بیمارستان های مونترال و نقاط دیگر کانادا کمک کردند. همه این کارها با کمک مالی به بیمارستان سنت ماری آغاز شد، جایی که گلشن به دلیل بیماری آرتریت روماتوئید تحت معالجه قرار گرفته بود.
زمانیکه از نیمی مجموع کمک های مالی که تاکنون انجام داده اند پرسیده شد، او صرفاً نقل و قولی از پدرش را بازگو نمود: "مقداری ناکافی".
اما آخرین کمک اهدایی این بنیاد مبلغ مشخصی دارد: مبلغ 1.6 میلیون دلار به 16 بیمارستان کانادایی – از جمله MUHC و CHUM مونترال که هر کدام 100000 دلار دریافت کرده اند. این مبلغ به میزان مساوی بین آن ها تقسیم شد تا به تحقیقات آن ها در مبارزه با ویروس کرونا کمک شود. دلیل افشای این مبلغ این بود که بیمارستان ها امیدوار بودند با اینکار، سایر بنیادهایی که به آنها کمک می کنند نیز رقم مشابهی را اهدا نمایند یا حتی کمک بزرگتری بکنند - این مورد تا حد زیادی محقق شده است.
نیمی می گوید :" بله...زندگی ما هنگامی که مجبور به ترک اوگاندا شدیم و به عنوان پناهجویان سیاسی به اینجا آمدیم از این رو به آن رو شد! ". نیمی که الان یک طراح روسری موفق است پس از یک دوره کار در تورنتو و کنیا به مونترال بازگشته است. او ادامه می دهد :" اما ما این مزیت را داشتیم که انگلیسی زبان بودیم. بنابراین در مقایسه با بسیاری از پناهجویانی که به زبان مردم اینجا صحبت نمی کنند و هیچ یک از زبان های رسمی را نمی شناسند، ما توانستیم به سرعت خود را با شرایط سازگار کنیم. و برخلاف بسیاری از پناهندگان دیگر، ما هرگز شکنجه یا مرگ را تجربه نکردیم".
فارغ از این مسائل، والدین او، در دهه چهل زندگی خود ، باید از ابتدا شروع می کردند. مانند بقیه خانواده. و البته، زمستان و هوای سرد برای آن ها یک تجربه کاملاً جدید بود.
نیمی به دو زبان مسلط است و همسرش سرگ سیمارد دو سال پیش درگذشته است. او می گوید: "داوطلبان زیادی بودند که موقع رسیدن به اینجا، به ما راه را نشان دادند. پدر من از نحوه برخورد این کشور میزبان که در تمام طول مدتی که به کمک احتیاج داشتیم و از طرز رفتار آن ها، کاملاً تحت تاثیر قرار گرفته بود. همیشه هدفش این بود که بتواند جبران کند!"
برای پیارلی توقفی وجود ندارد. او در 91 سالگی گویی همچنان نیرویی از طبیعت در درونش دارد با مشارکت گسترده خود و پرکار تر از همیشه، با حجم تقاضاهای زیاد برای بسته بندی در این شرایط ناخوشایند به کار خود ادامه می دهد. اما شعار اصلی او و خانواده اش این است "سلامتی ثروت است". نیمی می گوید : "او از سیستم مراقبت های بهداشتی کانادا بسیار با احترام یاد می کرد و از خدمات درمانی رایگان که دریافت کردیم سپاسگزار است."
بخش چشم پزشکی و بینایی دانشگاه تورنتو یکی از جاهایی است که همیشه از کمک های بنیاد خانواده نانجی بهره می گیرد.
نیمی می گوید : "پدر من هر روز از خواب بیدار می شود، به اطراف نگاه می کند و می گوید چه روز باشکوهی است! در مناطقی از آفریقا، بسیاری از مردم در جوانی غالباً به دلیل بیماری آب مروارید بینایی خود را دست می دهند. بنابراین بنیاد ما به کمک به جراحان چشم می پردازد تا به کشورهای جهان سوم بروند، درمان آب مروارید را انجام دهند و به جراحان محلی نیز آموزش دهند. آن چه که باعث شده پدرم این روزها بیشتر تحت تاثیر باشد، خدمات کادر درمانی در خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا است. او معتقد است که همه آن ها خانواده دارند و با این حال 24 ساعته و در طول هفته مشغول کار هستند."
همه این موارد دلیل کمک اهدایی 1.6 میلیون دلاری بنیاد را توضیح می دهد. از قضا دو هفته پس از آنکه خانواده نانجی این کمک را متعهد شدند، نیمی پس از بازگشت از دیدار با یک دوست در B.C، تست کرونا را انجام داد. جواب مثبت بود و او یک ماه را در قرنطینه گذراند. او هنوز به والدین خود در مورد نتیجه آزمایش اطلاع نداده است. نیمی می گوید: "من یکی از افراد خوش شانسی بودم که به صورت خفیف تری مبتلا شده بودم و تنها سرفه، تب و خستگی داشتم. اما برای بستری شدن در بیمارستان کافی نبود. این ویروس می تواند به هر کسی حمله کند. اما آنچه واقعاً مرا به رفتن به خانه واداشته است، خطرات و تعهداتی است که مراقبانمان بر عهده گرفته اند. افرادی که همه ما باید بسیار از آن ها سپاسگزار باشیم".
منبع: Montreal Gazette
برنامه های مهاجرتی کانادا را با گروه مهاجرتی پُل (eCanada سابق) دنبال نمائید.
بردیا صنعتی (وکیل رسمی مهاجرت به کانادا با شماره عضویت R530661)